با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Face Value

ˈfeɪsˈvæljuː feɪsˈvæljuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

ارزش اسمی
- I took his promise at face value.
- صورت ظاهر قول او را قبول کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد face value

  1. noun apparent worth of something
    Synonyms: face, maturity value, nominal value, par value, stated value

ارجاع به لغت face value

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «face value» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/face value

لغات نزدیک face value

پیشنهاد بهبود معانی